سرگردون

به عاشقی گاهی اینقدر ظلم می شه که گاهی چند بار عاشق می شیم!

سرگردون

به عاشقی گاهی اینقدر ظلم می شه که گاهی چند بار عاشق می شیم!

می دونی ... 

گاهی یه اتفاقاتی تو زندگی می افته 

   همیشه همراههمونه... 

تو دلمون می مونه 

دوست داری هیچ وقت نبود 

می مونه هی می خوره از وجودت 

خوره وجودت می شن.... 

چی بگم... 

شاید عاشق می شی...  

شاید یه اتفاق دیگه

مونده و درمونه...شاید از همه جا... 

گاهی موندگار می شه... 

سخته... 

اما شاید زندگی در جریانه... 

همین...

 

بعد از چند وقتی نبودن  

حالا هستم... 

 

همیشه با هم بحث داریم.. 

شاید از آینده می ترسیم 

۲ تا دوست  

که آینده اشان رو دوست دارن  

زندگی همینه... 

من بهش می گم... 

اول:هدف 

 

انگیزه...محرک آدمه 

تا هدف نباشه نمیشه 

اما خودم هم گنگ تو هدف موندم  

گاهی هدف خیلی کوچیکه 

گاهی بزرگ 

 

ولی تو هر دو صورت... 

رسیدن بهش تلاش می خواد 

 

دلم آرامش می خواد 

هدفم شاید همین باشه.. 

 

آرامش... 

آرامش از یه زندگی ساده.... 

اما... 

 

باید دنبالش هی بدوم  

اونم هی دورتر می شه..... 

شاید زندگی همش همینه...  

دویدم...دویدن...دویدن 

 

اما می ترسم از روزی که تو این دویدم خسته بشم! 

 

 

 

می دونی همیشه یادت دنبالمه..

یه همراه همیشگی

یه همراه که نشد بمونیم با هم

اما همیشه فرشته ای هستی تو یادم

که خدا ازش یکی آفریده بود...

همیشه بهت فکر می کنم

می دونم همیشه فکر می کنی که همه چیز رو من خراب کردم

اما دوست داشتم اینطوری فکر نکنی...

همیشه بهترینی تو دلم...

اینو همیشه بدون...

می دون گاهی باید جدا رفت

اینم قسمت ما بود

جدایی از تو...جدایی از همه بود

شرایط خوب بود...

اما ...

الان شاید خراب تر از همه روزه...

همیشه بهت فکر می کنم...شاید تا آخر عمر

تو دلم یه جا برات دارم..

کاش باور می کردی.... 

.....

آشفته آشفته ام.....  

 

 

 

 

چند شب پیش خواب دیدیم... 

کنارم بودی...  

یه همراه همیشگی.... 

شاید همه جا

اما الان نیستی.... 

سخت یادم میاد 

اما خودت بودیی

با اون نگاه زیبا ...صدای زیبا... 

کلی صدام می کردی 

 

گرفتار شدیم...

نبودنت شاید برام گرون تموم شه..

خودم خواستم...

شاید تنبیه زندگی همین باشه... 

همین! 

 .

 . 

..... 

 

با سلام... 

 

امروز بعد از چند روز با( م ) صحبت کردم...

دوستانه خوبی برای هم بودیم.

اما الان چند وقتیه فاصله گرفتیم از هم...

می دونی گاهی صحبت کردن باهاش خوب آرومم می کنه

اما....فاصله داره بین ما زیاد می شه

فعلا مشغوله...

امروز تولده دوستش بود...

ازم خواست بیام پیششون...

اما من دیگه مثله قبلا نیستم

نمی دونم خیلی کم حوصله شدم.

گاهی هر روز در تماس بودیم اما الان...

فاصله بین ما افتاده...

....

حال و احوال ما که خوب نیست...

می دونی گاهی تو گذشته ها گم می شم..

تنهایی گاهی آرومم می کنه...

دوست دارم همینطوری بمونه

روزها از پی هم می گذرن.... 

دیشب کلی خندیدیم...دوره همدیگر کلی خوش گذشت...

شاید گذری در بین تنهاییها بود...

شاید بعد از چند وقت خوب بود...

کلی خوش گذشت...

می ترسم دلم برای این روزها هم تنگ بشه! 

 

....